روحشان شاد… ( هنوز امید داریم به زنده بودنشان )
پایان غم انگیز عملیات جستجو در برودپیک
عملیات جستوجوی کوهنوردان مفقود شده در پاکستان به دلیل بد بودن آب و هوا متوقف شد
در حالی که رئیس گروه ATP کوهنوردی از بی نتیجه ماندن تلاشهای صورت گرفته برای یافتن سه کوهنورد مفقود شده ایرانی خبر داده است، سخنگوی ستاد پیگیری صعود به برودپیک از آماده نگه داشتن هلیکوپتر و تیم امداد نجات در کوههای شمال پاکستان خبر داده است.
تلاشهای صورت گرفته برای نجات سه کوهنورد مفقود شده ایرانی در ارتفاعات برودپیک پاکستان تا این لحظه نتیجه بخش نبوده است. آخرین تماسی که از سوی یکی از این کوهنوردان صورت گرفته به ساعت ۱۹:۳۰ روز شنبه باز میگردد که طی آن آیدین بزرگی تقاضای کمک کرده است. پس از آن تلاشهای زیادی صورت گرفته تا با کمک شرکت تلفن همراه خارجی محل مفقود شدن کوهنوردان باشگاه آرش مشخص شود.
از سویی دیگر هلیکوپترهای تجسس نیز به منطقه اعزام شدهاند و عکسهای زیادی از ارتفاقات یاد شده گرفتهاند ولی اثری از کوهنوردان ایرانی دیده نشده است. امروز دوشنبه منظور حسین، رئیس گروه کوهنوردی ATP پاکستان که کار هماهنگی کوهنوردان خارجی به هیمالیا را بر عهده دارد در گفتگویی عنوان کرد که گروههای نجات که برای یافتن کوهنوردان ایرانی به ارتفاعات شمال پاکستان رفته بودند فراخوانده شدند چرا که تلاشهای آنها بیثمر بوده است.
وی در گفتگو با خبرگزاریهای رویترز و نیز فرانسه در این باره عنوان کرد: یک تیم نجات و یک هلیکوپتر ارتش به دنبال درخواست کمک کوهنوردان ایرانی به جستجو پرداختند اما در تلاشهای صورت گرفته روز یکشنبه هیچ نشانهای از کوهنوردان ایرانی دیده نشد و به همین خاطر فعالیتها متوقف شده است.
این در حالی است که بهزاد ترکاشوند، سخنگوی ستاد پیگیری صعود به برودپیک تاکید بر آن دارد که فعالیتها متوقف نشده است. وی در ابن باره به خبرنگار مهر گفت: آقای منظور حسین نظر شخصی خودش را عنوان کرده است ما یک هلیکوپتر را با هزینه شخصی به صورت آماده باش در آوردهایم و با گروههای امداد و نجات نیز مذاکرات خوبی داشتهایم.
وی افزود: افشین حیدری شب گذشته در کمپ ۳ و در ارتفاع ۷۴۰۰ متری مستقر شده و یک شرپا به وی ملحق میشود. همچنین رامین شجاعی، سرپرست گروه در کمپ اصلی حضور دارد و مذاکرات خوبی با گروههای کوهنوردی خارجی انجام داده تا از آنها برای نجات کوهنوردان کشورمان کمک بگیرد. از سویی بعد از تماس روز شنبه آدین بزرگی، گشتهایی با هلیکوپتر انجام گرفته و یک تیم آلمانی که ما استخدام کردیم هم اقدام به گرفتن عکسهای زیادی از ارتفاعات برودپیک کردهاند.
آخرین خبرها حکایت از آن است که توماس لامل، کوهنورد و راهنمای معروف آلمانی که در عملیات آرتور هایزر و گاشربروک حضور داشت عکسها را با خود به سفارت آلمان در اسلام آباد برده تا با کمک دیگر کوهنوردان آلمانی آن را تجزیه تحلیل کند. با به دست آمدن GPS تلفن ماهوارهای مشخص شد که تیم کوهنوردی ایرانی گردنه مابین قله اصلی و فرعی را با گردنه اصلی بین کمپ سوم و قله اشتباه گرفته و خود را در موقعیت خطرناکی قرار داده است.
خاطرات یک مهندس امریکایی از کوهنوردان ایرانی
اسکات پاوری مهندس و کوهنورد امریکایی که در صعود به قله برودپیک با تیم ایرانی همراه شده بود در صفحه شخصی خود خاطرات آشنا شدن با آنها و همراهی با تیم ایرانی را به اشتراک گذاشته است. این کوهنورد مقیم مالزی از این سه کوهنورد ایرانی به نیکی یاد کرد شخصیت آنها را والا دانست. متن نوشته اسکت پاوری به همراه عکسهای منتخب وی به شرح زیر است:
روز شانزدهم ژوئیه سه نفر از اعضای یک تیم ایرانی با گشودن راه جدید، مسیری جدیدی را به سوی قله برودپیک آغاز کردند که دستاورد شگرفی بود. این عمل عجیب که توسط کوهنوردان بسیار زبدهای صورت گرفت نتیجه تلاشی است که از سال ۲۰۰۹ شروع کرده بودند. اما این شادمانی زمان زیادی به طول نکشید. کوهنوردان موفق به پایین آمدن از این قله ۷۸۰۰ متری بر اساس برنامهای که از قبل داشتند، نشدند. گروههای امداد از کمپهای پایینی برای کمک به آنها فرستاده شدند ولی به موفقیتی دست نیافتند.
من در اسکاردو بودم که خبر را شنیدم. با قلبی اندوهناک سه دوست خوب را جا گذاشتهام. در این سفر انتظار نداشتم که دوستان جدیدی را ملاقات کنم. تنها فکر میکردم که کسانی خواهند بود که طناب خود را به اشتراک بگذاریم. اما دوستی در جای عجیب و شرایط عجیبتری بین ما ایجاد شد. تیم ایرانی تشکیل یافته از افرادی بود که بالاترین قابلیت را داشتند و از بودن با آنها لذت بردم. چند هفته در کاراکروم در سایه چیزهای عظیم به سر بردهام. هم کوهها و هم آن افراد.
عکس یادگاری گروه ایرانی پیش از حمله به قله برودپیک
تیم کوهنوردی ایرانی را برای اولین بار در اسلامآباد در روز دهم ژوئن ملاقات کردم. قرار شده بود که مجوز کوهنوردی و همچنین کمپ اولیه را با آنها به صورت مشترک داشته باشیم. با هم نشستیم و درباره چگونه رفتن به اسکاردو صحبت کردیم. یکی از اعضای گروه ما نیازمند به تمدید ویزای خود بود و دیگری وسایلش نرسیده بود. انتظار داشتم تیم ایرانی نخواهد معطل ما بماند و ترجیح بدهد هر چه سریعتر به کوه برود. ولی متوجه شدم تیم آنها متشکل از مردان خوش قبلی بود که بسیار دوست داشتنی و دلسوز دیگران بودند.
از آنها پرسیدم که آیا میتوانند چند روز منتظر بمانند و آیدین بلافاصله گفت اشکالی ندارد. میتوانیم صبرکنیم و هر کاری که لازم است را انجام دهیم. این سفر موانع و دشواریهای زیادی داشت. مشکل بر سر مجوز کوهنوردی داشتیم و علاوه بر این به جای این که با هواپیما به اسکاردو برویم مجبور شدیم با خودرو این مسیر را طی کنیم. اما با روحیه تیمی و نه افراد مجزا توانستیم بر تمامی مشکلات فائق آییم و این برای افرادی که تنها مدت کوتاهی با هم بودهاند، تعجبآور بود.
زندگی در کمپ اولیه با این افراد فوقالعاده بود. از آنها یاد گرفتم چگونه” این غذا را به من بده” و متشکرم را به فارسی بگویم. من نیز تمام اصطلاحاتی که میتوانستم را با لهجه کالیفرنیایی خود به آنها آموختم. آنها خوراکیهای زیادی با خود از ایران آورده بودند. پنیر، گوشت، خشکبار، ماست، میوههای خشک شده… غذاهای آنها برای مقاومت در تمام مراحل صعود بود. نیازی نبود غذاها را با من تقسیم کنند ولی آنها بسیار بخشنده بودند و میخواستند از من پذیرایی کنند و غذاهای محلی آنها را امتحان کنم. آنها هر چه داشتند را به من تعارف میکردند.
پرچم نصب شده توسط کوهنوردان ایرانی بر بالای قله برودپیک
آنها همین اخلاق خود را در کوهستان هم داشتند. یکی از کوهنوردان ما به نام برایان، در نزدیکی کمپ یک دچار سانحه شد. او به زمین افتاده بود و پایش از شش ناحیه شکسته بود. مجتبی در حال پایین آمدن از کمپ سه و بسیار خسته به نظر میرسید اما با وجود ضعفی که داشت به برایان کمک کرد تا به پایین بیاید. او حتی از ابزار خود برای کمک به برایان استفاده کرد.
در این دنیا من شانس این را داشتم که در جاهای مختلفی زندگی کنم و افراد متفاوتی را ملاقات کنم. برخی خوب، برخی بد و در موارد نادری کسانی هستند که حس قوی خوبی در شما ایجاد میکنند. تقریبا مانند نور سفیدی از خوشحالی. این افراد بسیار نادر هستند و کسانی هستند که این دنیا را برای تمام ما تبدیل به جای بهتری برای زندگی میکنند.
آنقدر تعداد کمی از این افراد ویژه در زمین هستند که حتی اگر تعداد معدودی از آنها را از دست بدهیم تاثیر منفی فاجعه باری روی بقیه میگذارد. آیدین، پویا و مجتبی از افراد کم و نادر هستند. دنیا جای خالی این جوانان را احساس خواهد کرد، من نیز همینطور.
احساس همدردی با خانواده آنها و دوستان شان میکنم. کل تیم ایران نمایشی از مهارت و شخصیت بود که بازتاب زیادی از کشوری بود که از آنجا آمده بودند.